Kurdistan
کردستانﺯﺍ ﻪﻨﯿﻣﺯ کردستان
کُردستان (در لغت به معنای سرزمین کُردها) یک منطقهٔ جغرافیایی-فرهنگی نسبتاً تعریفشده در خاورمیانه و آسیای غربی است که بیشتر ساکنان آن را مردم کُرد تشکیل میدهند و زبانها و فرهنگ کُردی در آن ایجاد شده و غالب است. از نظر جغرافیایی، کردستان تقریباً شمال غربی زاگرس و رشتهکوههای توروس شرقی را در بر میگیرد.
کردستان بهطور کلی شامل چهار منطقهٔ کردستان ایران، کردستان عراق (اقلیم کردستان عراق و مناطق مورد مناقشه)، کردستان ترکیه و کردستان سوریه است. این منطقه حدود ۵۰۰ هزار کیلومتر مربع مساحت و ۴۰ تا ۴۵ میلیون نفر جمعیت دارد. تمامی این سرزمینها بخشی از ایران صفوی بود که طی جنگ چالدران در سال ۱۵۱۴ میلادی، بخش بزرگی از آن (حدود ۸۰٪ کل کردستان) به دولت عثمانی واگذار شد. امپراتوری عثمانی در اوایل قرن بیستم فروپاشید و در نتیجه در حال حاضر علاوه بر ایران، بخشهایی از این سرزمین در سه کشور ترکیه، عراق و سوریه تقسیم شدهاست. در تاریخ، نخستین اشاره به کردستان در زمان سلطان سنجر سلجوقی و به نواحی سنندج و کرمانشاه بودهاست.
ﺩﺭﻮﻣ ﺭﺩ ﺮﺘﺸﯿﺑ کردستان
- ﯽﻣﻮﺑ ﻢﺳﺍ Kurdistan
- ﺖﯿﻌﻤﺟ 28000000
- ﻩﺯﻮﺣ 440000
نام کردستان به عنوان همسایه خوزستان در کتاب حمدالله مستوفی بهنام نزههالقلوب؛ اثری از قرن هشتم قمری.پیدایش
بر اساس اسناد تاریخی مردم کُرد از اقوام آریاییتباری هستند که علاوه بر ایران کنونی در بخشهای دیگری از خاورمیانه (ترکیه، عراق، سوریه) و بخشهایی از قفقاز نیز زندگی میکنند. تمام مناطق کردنشین از آغاز شکلگیری ایران بزرگ (که سرزمین فعلی ایران بخشی از آن است) تا واقعهٔ جنگ چالدران، یکی از ایالات مهم ایران بودهاست. منطقه کردستان از سال ۶۱۲ قبل از میلاد تا قرن ۱۵ پس از میلاد یعنی چیزی در حدود ۲۰۰۰ سال بخشی جدانشدنی ایران بود.[۱]
کرد و کردستان از دید جغرافیدانان، مورخان و تبارشناسان:
«استرابون» جغرافیدان و مورخ یونان باستان در چند قرن پیش از میلاد دربارهٔ چگونگی تربیت و پرورش بدنی جوانان کرد مینویسد: «جوانان ایرانی را چنان تربیت میکنند که در سرما و گرما و بارندگی تاب و توان داشته، ورزیده باشند. اینها را کردک (kardak) گویند.
یکی از قدیمیترین اخباری که دربارهٔ کردها در دست است، کتاب «Anabasis» یا سفرنامه جنگی گزنفون (xenephon) سردار لشکر، جغرافیدان و مورخ یونان باستان است که رویارویی کردهای ایرانی را در قالب سپاه اردشیر دوم هخامنشی) ۴۰۱–۴۰۰ پیش از میلاد مسیح (با یونانیان باستان در منطقه اربلا (اربیل یا هولیر امروزی) شرح میدهد که منجر به شکست ارتش ده هزار نفری یونان شد.
...ادامه مطلبنام کردستان به عنوان همسایه خوزستان در کتاب حمدالله مستوفی بهنام نزههالقلوب؛ اثری از قرن هشتم قمری.پیدایش
بر اساس اسناد تاریخی مردم کُرد از اقوام آریاییتباری هستند که علاوه بر ایران کنونی در بخشهای دیگری از خاورمیانه (ترکیه، عراق، سوریه) و بخشهایی از قفقاز نیز زندگی میکنند. تمام مناطق کردنشین از آغاز شکلگیری ایران بزرگ (که سرزمین فعلی ایران بخشی از آن است) تا واقعهٔ جنگ چالدران، یکی از ایالات مهم ایران بودهاست. منطقه کردستان از سال ۶۱۲ قبل از میلاد تا قرن ۱۵ پس از میلاد یعنی چیزی در حدود ۲۰۰۰ سال بخشی جدانشدنی ایران بود.[۱]
کرد و کردستان از دید جغرافیدانان، مورخان و تبارشناسان:
«استرابون» جغرافیدان و مورخ یونان باستان در چند قرن پیش از میلاد دربارهٔ چگونگی تربیت و پرورش بدنی جوانان کرد مینویسد: «جوانان ایرانی را چنان تربیت میکنند که در سرما و گرما و بارندگی تاب و توان داشته، ورزیده باشند. اینها را کردک (kardak) گویند.
یکی از قدیمیترین اخباری که دربارهٔ کردها در دست است، کتاب «Anabasis» یا سفرنامه جنگی گزنفون (xenephon) سردار لشکر، جغرافیدان و مورخ یونان باستان است که رویارویی کردهای ایرانی را در قالب سپاه اردشیر دوم هخامنشی) ۴۰۱–۴۰۰ پیش از میلاد مسیح (با یونانیان باستان در منطقه اربلا (اربیل یا هولیر امروزی) شرح میدهد که منجر به شکست ارتش ده هزار نفری یونان شد.
در دورههای تاریخ، منطقهٔ کردستان بخشی از امپراتوریهای ماد، هخامنشی، سلوکی، اشکانی و ساسانی گشت. در زمان ساسانیان منطقهٔ امروزی عراق به عنوان بخشی از حکومت ساسانیان با عنوان منطقهٔ «سورستان» یا دل ایرانشهر نامیده میشد و طبق تقسیمات کشوری ایران آن زمان، منطقه دل ایرانشهر به دوازده استان و شصت شهرستان تقسیم شده بود که منطقه امروزی کردستان عراق در استان شادپیروز ایران قرار داشت و شمال غربی کردستان عراق هم استان بالا نام داشت. شهرهای بزرگ آن دوره استان شادپیروز (کردستان عراق امروزین) عبارت بودند از؛ اربلا (اربیل یا همان هولیر امروزی)، گرمیان (کرکوک امروزی) و آشب (عمادیه امروزی).
پروفسور ان لمبتون در تاریخ ایلات ایران از قول ابن بلخی مینویسد «کردان زبدگان لشکر ساسانی بودند…»
رشید یاسمی” مینویسد: «در حصول پیشرفتهای دولت ایران در زمان مادها در فتح نینوا و در زمان هخامنشیان در غلبه بر یونان و در دوران اشکانیان و ساسانیان در دفع رومیان و در بعد از اسلام در جلوگیری از مهاجمان و هزاران موقع سخت دیگر بعد از آن، افواج کردان را در صف مقدم سپاه ایران میبینیم که برای حفظ استقلال ایران میجنگند.
برخی منابع از قبیل نولدکه آوردهاند که طوایف کردی که در نواحی مرکزی و جنوب ایران وجود داشتند در خلال دوره شاهنشاهی ساسانی به علت فتوحات ایران و حرکت جمعیت به طرف شمال غربی مهاجرت کرده و در سرزمین کردو (KURDU) ساکن شده و با کردهای آنجا مخلوط شدهاند و نام آنها را قبول کردهاند این مردم که قبلاً به نام مرتیها شناخته میشدند در جنگهای مداوم ساسانیان و اشکانیان با رومیها شرکت داشتهاند. اینان در قرن چهارم میلادی از طرف رومیها به نام کرچخ شناخته میشدند. امروز در نزدیکی دیاربکر شهر تاریخی persus (پرسوس) و شهر دارا در کردستان ترکیه یادگاری مهاجرت ایران در زمان ساسانیان به آنجاست.
به موجب تاریخ شرفنامه بدلیسی، قدیمیترین قبایل کرد باجناویها و بوتیها هستند که این نامها به دلیل سرزمین باجان و بوتان بر آنها نهاده شدهاست.
بنا بر نظر غالب پژوهشگران و محققان غیرایرانی، کردها که از قوم ماد هستند، همواره در طول تاریخ به عنوان قومی آریایی از فرهنگ، نژاد و زبان مشترکی با دیگر ایرانیان برخوردار بودهاند و زبان کردی به عنوان یکی از کهنترین گویشهای ایران باستان شناخته شدهاست. هویت قوم کرد هم همواره با ملیت ایرانی عجین شدهاست.
در مورد گستره مناطق کردنشین تعریفهای بسیار متفاوت و متعددی وجود دارد و موضوع این گستره بسیار قابل مناقشه است. در برخی بخشها اکثریت جمعیت و در برخی دیگر فقط بخشی از مردم ساکن این بخشها کرد هستند و دیگر اقوام نیز در آن بخشها ساکن هستند.[۲][۳][۴]
پیشینه تاریخی و حدود کردستان در میان مورخان اسلامی:
واژه کرد به صورت (کورت) در متون پارسی میانه دیده میشود و از پارسی میانه به زبان عربی به صورت «کرد» انتقال یافتهاست. بعضی را عقیده بر این است که واژه کردستان نخستین بار در قرن ۱۲ میلادی در زمان فرمانروایی سلطان سنجر دیده شدهاست. از دوران سلجوقیان، مناطق وسیع کوهستانی غرب فلات ایران کردستان نام میگیرد.
آغاز حملات اعراب مسلمان به رهبری عمربن خطاب در سالهای (۶۳۴–۶۴۲م) نواحی اربیل، موصل و نصیبین را که نواحی کردنشین بودند به تصرف مسلمانان درآمد بعد از عمربن خطاب، در دوره جانشین وی عثمان ابن عفان نیز مناطق شمالی کردها و مناطق قفقاز به تصرف درآمد که عدم دخالت مسلمانان باعث شد تا کردها به دین اسلام بگروند و مسلمان شوند. در همین ایام روسای کرد در حالی که میکوشیدند اقتدار خود را حفظ کنند در فتوحات مسلمین شرکت فعال داشتند. در دوره عباسیان که به کمک سردار ایرانی ابومسلم خراسانی و ایرانیان به خلافت رسیدند.
مثلاً محمد بن جریر طبری مینویسد: «... در همین روز خبر رسید که «موصل» بشوریده و کردان در آنجا پراکندهاند. مُسَیببن زُهیر، حاکم کوفه، که دوست یحییبن خالد برمکی بود، به منصور خلیفه عباسی پیشنهاد کرد که کار خواباندن شورش کردان را به خالد برمکی واگذارد که «او برای خواباندن آن شورش تواناست». منصور این پیشنهاد را پذیرفت و خالد را به حکومت موصل برگماشت…»
به علت رقابت امین و مأمون پسران هارونالرشید قدرت خلفا در نواحی کردستان تضعیف شد. در این زمان لفظ کرد کمکم برای توصیف نژادی قبایل ایرانی که با سامیها و ارمنیها اختلاط کرده بودند به کار رفت. همزمان با روی کار آمدن ترکان سلجوقی و پادشاهی سلطان سنجر برای اولین بار ایالتی به نام کردستان تأسیس گردید. به گفتهٔ مرحوم رشید یاسمی در کتاب کرد و پیوستگی نژادی، حمدالله مستوفی در کتاب نزهةالقلوب در سال ۷۴۰ هجری نخستین کسی بود که اسم کردستان و شانزده ایلات آن را آوردهاست. او آوردهاست: کردستان و آن شانزده ولایت است و حدودش به ولایات عرب و خوزستان و عراق عجم و آذربایجان و دیاربکر پیوستهاست. آلانی، الیشتر، بهار، خفتیان، دربند، تاج خاتون، دربند رنگی، دزبیل، دینور، سلطان آباد، چمچمال، شهر زور، کرمانشاه (قرمیسین) هرسین، وسطام.
در قرن دهم میلادی (۹۵۹) حسنویه (حسن به زری کانی) که رئیس یکی از قبایل کرد بود خود را به فرمانروایی کردستان شرقی رسانید و دینور و همدان و نهاوند را فتح کرد. فرزند او ناصرالدین (۹۷۹–۱۰۱۴)و نوهاش ظهیران هلال ابن بدر (۱۰۱۵–۱۰۱۴) میباشند اینان از اسماً از آل بویه اطاعت میکردند. آل بویه هیچگاه بهطور مستقیم در قلمرو حسنویه اعمال نفوذی نکردند تا زمان شمسالدوله دیلمی که ظهیرالدین را از حکمرانی انداخت و قلمرو او را مطیع خویش ساخت. فرزندان بویه ماهیگیر متصرفات خود را بین هم تقسیم کردند رکنالدوله دیلمی نواحی شمالی را تصاحب شد؛ که شامل قسمتهای کردنشین نیز بود. در سال ۹۹۰ میلادی به هنگام مرگ کردباد حکمران انتصابی خلیفه برادرزاده اش ابوعلی مروان، حکمران نواحی دیاربکر، میافارقین، آمیدنی (آمید) و نصیبین را به دست آورد. این مناطق بعد از مرگ عضدالدوله دیلمی از دست ال بویه خارج شده بود. اینان که به مروانیان معروف شدند بعدها از خلیفه عباسی روی گردان و به فاطمیان گرویدند. مروانیان و حسنویه از لحاظ نژادی کرد بودند.
اما از دوره صلاحالدین که از سرداران کرد است کردها توانستند فراتر از منطقههای کردنشین قدرت خود را بسط دهند صلاحالدین در سال ۱۱۳۶ میلادی در تکریت واقع در ساحل دجله و شمال سامره متولد شد. او فعالیت خود را در خدمت اتابک نورالدین زنگی از سلاجقه سوریه شروع کرد که بعدها در حلب جانشین وی گردید. فرزند اتابک زنگی یعنی نورالدین پس از مدتی صلاحالدین را به همراهی عمویش شیرکو عازم مصر گردانید تا متحد اولین فرمانروای مصر را که شاهوار نام داشت در مقام خود حفاظت نماید که به وسیله یکی از رقبای خویش در مصر طرد شده بود مصر در این زمان تحت فرمانروایی یکی از خلفای فاطمی به نام ابو محمود عبدالله بود شیرکوه و صلاحالدین مجبور بودند که با او حسن سلوک داشته باشند. از طرفی صلیبیان فهمیده بودند که اتحاد مصر و سوریه برای آنها خطرناک خواهد بود به همین خاطر به سوریه حمله بردند که صلاح الدین آنها سخت به عقب راند و شکست داد. بعد از مرگ نورالدین زنگی، صلاحالدین حاکم سوریه شد و آغاز به بسط قدرت خود نمود او حکومت خود را تا مصر گسترش داد و حجاز و الجزیره را نیز به تصرف درآورد در حرکت بعدی اورشلیم را از دست قوای صلیبی بیرون آورد. صلاحالدین شجاعانه در نبردی با ریچارد شیردل آنها را مجبور به ترک تمام خاک فلسطین نمود. این سردار دلیر بعد از سالها مبارزه و مقاوت در برابر تمامی دشمنان در سال ۱۱۹۳ میلادی در دمشق وفات یافت؛ و بعد از مرگش امپراتوری او میان فرزندانش تقسیم گردید. افضل به حکومت دمشق رسید. عزیز در قاهره و ظهیر در حلب حکومت کردند بعداً حکومت آنها به روسای محلی منتقل شد. تنها حلب تا سال ۱۳۹۰ در اختیار خاندان ایوبی قرار داشت.
همزمان با روی کار آمدن ترکمنهای سلجوقی در سال ۵۱۲ هجری قمری (۱۱۱۸ میلادی) و پادشاهی سلطان احمد سنجر، برای اولین بار [نیازمند منبع] ایالتی به نام کردستان در محدوده ایالت جبال (کوهستان) به مرکزیت شهر کرمانشاه تأسیس و نام «کردستان» برای نخستین بار استفاده شد.[۵][۶][۷][۸][۹] این نام در منابع تاریخی از سال ۱۱۵۱ میلادی برای محدودهای در غرب خاورمیانه آن زمان کاربرد داشتهاست.
اتابکان ترک نیز مدت مدیدی قلمرو کردها را زیر قدرت خود داشتند؛ که تعدای از آنها بر این مناطق حکومت کردند از قبیل: ۱) نوادگان سبکتکین (۱۱۴۴–۱۲۳۲) در اطراف اربیل که اولین آنها زین الدین علی پسر کوچک سبکتکین است. ۲) اورتوکیها (۱۱۰۱–۱۳۱۲) که اولین حکمران آنها ارتوک است؛ که بر دیار بکر و مدتی بر حلب و ماردین حکومت میکردند. ۳) شاهان ارمنی (۱۱۰۰–۱۲۰۷) که موسی لهنا لقمان قبطی است. در این دوره تعدادی از اینان به دلیل مراوده با اعراب، عرب شده بودند ولی متأسفانه کردها تلاشی برای از بین بردن آنها انجام ندادند ولی با این وجود زبان خویش را حفظ کردند. بعد از حمله مغولان به ایران، به دنبال جنگ و زدوخورد جلال الدین خوارزمشاه با آنها و فرار او به مناطق شرقی و سپس ورود به ایران وآمدن به مناطق کردنشین، مغولها سراسر ایران برای از بین بردن جلال الدین درهم نوردیدند. سلطلانجلال الدین مدتی در غرب ایران حکومت کرد که با روسای محلی و اتابکان درگیر شد از آنجا که بعضی از این سران کرد بودند و در سال ۱۲۱۳ میلادی سلطان جلال الدین خوارزمشاه توسط یک کرد در منطقه دیاربکرکشته شد. هلاکوخان مغول نیز بعد فتح نواحی مرکزی ایران و قلاع اسماعیلیه از طریق همدان و کرمانشاه به بغداد رفت و آخرین خلیفه عباسی را اسیر و به طرز فجیعی مقتول کرد. در این زمان دیگر مناطق کردنشین از خطر مغول در امان نبودند. در سال ۱۲۵۹ میلادی دو لشکر از سه لشکر مغول تمام نواحی کردنشین را در هم درنوردیده و به طرف دریاچه وان رهسپار شدند. در این درگیریها غیر از میافارقین که یکی از ایوبیها به نام کامل محمد مقاومتی به خرج داد بقیه مناطق بدون خونریزی شدید به دست مغولها افتاد.
در سال ۱۲۹۷ م کردها اربیل را محاصره نمودند و به لشکر مغول حمله کردند. بعد از مسلمان شدن ایلخان مغول به نام محمد خدابنده کردها به دلیل مسلمان بودن با او همکاری بیشتری نمودند. با ضعیف شدن ایلخانان مغول امیران مغولی: امیر چوپان و حسن بزرگ قدرت را تا مدتی در دست داشتند که عاقبت ایلخانان در سال ۱۳۴۹ میلادی منقرض شدند. آمدن و رفتن فرمانروایان ادامه داشت تا اینکه قدرت به جلایریان رسید که بعدها مناطق کردنشین به بایزید رسد. بعد از خاندان جلایری قراقویونلوها حکومتی در کردستان تشکیل دادند که بعدها توسط آق قویونلوها از این مناطق به عقب رانده شدند.
با ظهور تیمور گورکانی مناطق دیاربکر و ماردین به تصرف تیمور لنگ افتاد. در حملات تیمور به دلیل اینکه کردها چادرنشین بودند و به کوهستانها پناه برده بودند کمتر آسیب دیدند؛ بنابراین تا دروره صفویان سرزمینی که امروزه به کردستان مشهور است یک قسمت آن را جزیره و قسمت دیگر را اردلان مینامند. گاه تحت حکومت جلایریان گاه آق قویونلوها و گاه قراقویونلوها بودهاست؛ که اینان خود به دست صفویان از بین رفتند.
در دوره صفویان با روی کار آمدن شاه اسماعیل اولین کاری که کرد رسمیکردن مذهب شیعهگری بود که این مسئله باعث شد کردها که اکثراً سنی مذهب بودند به ایران بیاعتماد و به عثمانی مطمئن و متکی گردند. سلطان سلیم با شکست دادن شاه اسماعیل در جنگ چالدران کردها را وارد عرصه نوینی کرد به طوری که پس از شکست شاه اسماعیل ۲۵ حکمران کرد به دولت عثمانی گرویدند و از این زمان مسئله مرزها جزء عوامل اختلاف ایران و عثمانی بود. کردها در این زمان که دو دولت عثمانی و ایران به آنها نیاز اساسی داشتند بیشتر پی به اهمیت سیاسی خود بردند و این بود گاه به دلیل ظلم وستم و سنگینی مالیات علیه یکی از حکومتها شورش کرده و به آن طرف مرز رفتند و با دیگر کردها در کمین فرصت شدند تا به مناطق خود برگردند. شرفالدین بدلیسی حدود کردستان را در روزگار صفوی و در کتاب شرف نامه خود ذکر میکند و در شرفنامه سرزمین کردستان و حکام کرد را برمیشمارد.[۳][۴]
بخش عمده سرزمین کردستان بر اثر حمله امپراتوری عثمانی به دولت صفوی در جنگ چالدران در سال ۱۵۱۴ میلادی از تحت تصرف دولت صفوی ایران جدا شد و امروزه به نام کردستان ترکیه، کردستان عراق و کردستان سوریه ضمیمهٔ خاک کشورهای ترکیه، عراق و سوریه شدهاند. پس از جنگ چالدران نیز مناطق جداشده، بارها بین ایران و عثمانی دست به دست شدهاند و هر دو طرف قیامهای کردها برای خودمختاری را سرکوب کردند.
جنگ چالدران پیوندهای هزاران ساله بخش بزرگی از کردستان را با سرزمین آبا و اجدادی خود ایران قطع کرد. بر اثر شکست حکومت صفویه در جنگ با امپراتوری عثمانی در سال ۱۵۱۴ میلادی بخش بزرگی از کردستان از ایران جدا و به امپراتوری عثمانی الحاق گردید. نبرد چالدران بین شاه اسماعیل صفوی و سلطان سلیم پادشاه عثمانی در حالی صورت گرفت که ارتش صفوی طی جنگی نابرابر از نظر تکنیکهای نظامی، غافلگیرانه شکست خورد و اینگونه بود که بخشهای وسیعی از بیست امارت کردنشین (که دو سوم کل مناطق کردنشین ایران را تشکیل میدادند) به ویژه حاکمنشین بدلیس در قلمرو عثمانی قرار گرفت. کردستان ترکیه، کردستان عراق و کردستان سوریه هماکنون جزئی از خاک سه کشور ترکیه، عراق، و سوریه میباشند، این سه کشور پس از جنگ جهانی اول و فروپاشی عثمانی با توافق انگلستان، در سال ۱۹۲۳ تأسیس شدند.[۳][۱۰]
کردستان در حدود سالهای ۱۷۰۰ تا ۱۷۲۰ میلادی در غرب ایران مشخص است
تاریخ مشترک کردها با ترکها پس از جنگ چالدران و پس از فروپاشی امپراتوری عثمانی با ترکها و عربها و ایرانیان ادامه یافت. امپراتوری عثمانی سالها بر بخش جداشده سرزمین کردستان از دولت صفوی فرمان راند تا اینکه با پایان جنگ جهانی اول و نابودی امپراتوری عثمانی متصرفات آن: سرزمین کردستان، سرزمینهای عربی، آسیای کوچک و بالکان به دست پیروزمندان جنگ جهانی اول، امپراتوری بریتانیا و جمهوری سوم فرانسه تقسیم شدند.[۱۱]
↑ خطای یادکرد: خطای یادکرد:برچسب <ref> غیرمجاز؛ متنی برای یادکردهای با نام artsanandaj.ir وارد نشدهاست. (صفحهٔ راهنما را مطالعه کنید.). ↑ «Kurdish History Timeline». www.infoplease.com. ۲۸ فوریه ۲۰۱۷. ↑ ۳٫۰ ۳٫۱ ۳٫۲ نیکیتین، واسیلی (۱۳۷۸). کرد و کردستان "بررسی از دیدگاه سیاسی، جامعهشناسی و تاریخی". ترجمهٔ محمد قاضی. ↑ ۴٫۰ ۴٫۱ مردوخ روحانی، بابا (۱۳۶۴). تاریخ مشاهیر کرد. تهران: انتشارات سروش. ↑ Kurdish Globe بایگانیشده در ۱۳ ژانویه ۲۰۱۲ توسط Wayback Machine, accessed: 1 March 2010. ↑ Who Are the Kurds? ↑ [۱] ↑ لسترنج، سرزمینهای خلافت شرقی، ص208 ↑ جامعهشناسی و مردمشناسی، دکتر حشمت الله طبیبی،انتشارات دانشگاه تهران، آذرماه1371 ↑ «Kurdish_history». www.academia.edu. ↑ «گاهشمار؛ سرگذشت کردستان از جنگجهانی اول تا امروز». بیبیسی فارسی. ۳۰ شهریور ۱۳۹۶.