Tewrêz

( تبریز )

تبریز ( تلفظ ) شهری بزرگ در شمال‌غرب ایران، مرکز استان آذربایجان شرقی و هستهٔ مرکزی کلان‌شهر تبریز است. این شهر، بزرگ‌ترین قطب اقتصادی منطقهٔ آذربایجان ایران و مرکز اداری، ارتباطی، بازرگانی، سیاسی، صنعتی، فرهنگی و نظامی این منطقه شناخته می‌شود.

شهر تبریز ۲۴۴٫۵۱ کیلومتر مربع (حریم شهر: ۱۰۱۴٫۴۵ کیلومتر مربع) وسعت دارد و بر همین اساس، سومین شهر بزرگ ایران به‌لحاظ مساحت پس از تهران و مشهد محسوب می‌شود. جمعیت آن نیز در سال ۱۳۹۵ خورشیدی بالغ بر ۱٬۵۸۴٬۸۵۵ نفر (حریم شهر: ۱٬۷۲۷٬۴۷۶ نفر) بوده و در سال ۲۰۲۲ میلادی به ۱٬۶۴۳٬۹۶۰ نفر رسیده‌است؛ که بر این اساس، پنجمین شهر پرجمعیت ایران و ۳۴۴ اُمین شهر پرجمعیت جهان به‌شمار می‌رود. اکثریت ساکنان تبریز آذری هستند و به زبان ترکی آذربایجانی با گویش تبریزی سخن می‌گویند.

تبریز در طول تاریخ خود با فرازوفرودهای بسیاری روبه‌رو بوده‌است. تاریخ این شهر، اشغال توسط بیگانگان و حوادث جانکاه طبیعی، از جمله زمین‌لرزه‌های مهلک را تجربه...ادامه مطلب

تبریز ( تلفظ ) شهری بزرگ در شمال‌غرب ایران، مرکز استان آذربایجان شرقی و هستهٔ مرکزی کلان‌شهر تبریز است. این شهر، بزرگ‌ترین قطب اقتصادی منطقهٔ آذربایجان ایران و مرکز اداری، ارتباطی، بازرگانی، سیاسی، صنعتی، فرهنگی و نظامی این منطقه شناخته می‌شود.

شهر تبریز ۲۴۴٫۵۱ کیلومتر مربع (حریم شهر: ۱۰۱۴٫۴۵ کیلومتر مربع) وسعت دارد و بر همین اساس، سومین شهر بزرگ ایران به‌لحاظ مساحت پس از تهران و مشهد محسوب می‌شود. جمعیت آن نیز در سال ۱۳۹۵ خورشیدی بالغ بر ۱٬۵۸۴٬۸۵۵ نفر (حریم شهر: ۱٬۷۲۷٬۴۷۶ نفر) بوده و در سال ۲۰۲۲ میلادی به ۱٬۶۴۳٬۹۶۰ نفر رسیده‌است؛ که بر این اساس، پنجمین شهر پرجمعیت ایران و ۳۴۴ اُمین شهر پرجمعیت جهان به‌شمار می‌رود. اکثریت ساکنان تبریز آذری هستند و به زبان ترکی آذربایجانی با گویش تبریزی سخن می‌گویند.

تبریز در طول تاریخ خود با فرازوفرودهای بسیاری روبه‌رو بوده‌است. تاریخ این شهر، اشغال توسط بیگانگان و حوادث جانکاه طبیعی، از جمله زمین‌لرزه‌های مهلک را تجربه کرده‌است. سنگ بنای تبریز کنونی به دوران اشکانی و ساسانی برمی‌گردد.

تبریز، یکی از طویل‌المدت‌ترین پایتخت‌های ایران بوده‌است؛ این شهر پایتخت ملی یا منطقه‌ای ایران در دوران حکومت‌های روادیان، اتابکان آذربایجان، خوارزمشاهیان، ایلخانان، چوپانیان، جلایریان، قره‌قویونلوها، آق‌قویونلوها، صفویان، خانات آذربایجان ایران، پایتخت ملی دوم ایران در دورهٔ حکومت قاجاریان و پایتخت منطقه‌ای ایران در دوران حکومت‌های کوتاه‌مدت آزادیستان و خودمختار آذربایجان بوده‌است. به‌گونه‌ای که تبریز در طول حکومت ۴۰۰سالهٔ خاندان «رَوّادی» و اسکان قبیلهٔ عرب «اَزْد» به شکوفایی رسید؛ و اوج شکوفایی این شهر مربوط به دورهٔ ایلخانان است که در این زمان، پایتخت قلمرویی پهناور از نیل تا آسیای مرکزی بود. این شهر در سال ۱۵۰۰ میلادی و در زمان پایتختی صفویان به‌عنوان پنجمین شهر پرجمعیت جهان شناخته می‌شد و جمعیتش با استانبول، پایتخت امپراتوری عثمانی برابری می‌کرد.

تبریز مجدداً در دورهٔ قاجار به شکوفایی رسید؛ به‌طوری‌که در این دوره به‌عنوان مهم‌ترین و پیشروترین شهر ایران شناخته می‌شد. در دوران معاصر نیز این شهر یکی از مراکز مهم اقتصادی و صنعتی در سطح کشور محسوب می‌شود. تبریز در دو سدهٔ اخیر، مبدأ بسیاری از تحولات اجتماعی، فرهنگی و صنعتی در ایران بوده‌است؛ به‌طوری‌که این شهر مانع خاموشی انقلاب مشروطه در ایران شد و نقشی کلیدی در تحولات بعدی، همچون انقلاب ۱۳۵۷ و روند مدرن شدنِ ایران داشته‌است.

دوران اولیه  یکی از گورهای باستانی کشف شده در موزه عصر آهن تبریز واقع در شمال مسجد کبود

تاریخ اولیهٔ شهر تبریز هنوز به‌درستی معلوم نشده‌است و بحث‌های زیادی دراین‌باره مطرح است. برخی تاریخ‌پژوهان ادعا کرده‌اند که بهشت عدن در محل فعلی شهر تبریز بنا شده بود.[۱] نخستین نوشته موجود دربارهٔ تبریز کتیبهٔ پادشاه آشور سارگن دوم می‌باشد.[۲] اکتشافات انجام‌شده در طی سال‌های ۱۳۸۰ در سایت موزهٔ عصر آهن در حوالی مرکز تبریز نشان از وجود تمدنی در محل کنونی شهر تبریز در هزارهٔ اول و دوم قبل از میلاد دارد.[۳] این شهر در طول تاریخ چندین بار به‌عنوان پایتخت حکمرانی پادشاهان مختلف انتخاب شده‌است. از جمله نخستینِ این موارد پایتختِ حکمرانیِ فرماندهٔ اسکندر مقدونی به نام آتروپات بوده‌است.

پیش از اسلام

شماری از محققان بر این عقیده‌اند که دژ «تارویی–تارمکیس» که نام آن در کتیبهٔ سارگن دوم (پادشاه آشور در بین سال‌های ۷۰۵ تا ۷۲۱ پیش از میلاد مسیح) آمده، در محل شهر کنونی تبریز قرار داشته‌است. در کتیبهٔ سارگن دوم این دژ را دژی بزرگ و آباد و دارای باروی تودرتو وصف شده‌است. این دژ بنابر نوشته‌های کتیبهٔ سارگن، محل نگه‌داری اسب‌های ذخیرهٔ سواران اورارتو بوده که در حملهٔ آشوری‌ها ویران شده‌است.[۴] اما این ارتباط تبریز با شهرها و قلعه‌های دوران مادها، مورد اختلاف بین محققین است.[۵]

در کتاب تاریخ ایران (چاپ دانشگاه کمبریج) آمده که تبریز در اوایل دورهٔ ساسانی (سدهٔ سه یا چهار میلادی) بنا شده یا به احتمال بیش‌تر در سدهٔ هفتم این واقعه روی داده‌است.[۶] شهر کنونی تبریز بر روی خرابه‌های شهر «تَوْرِژ» (بارها) بنا شده‌است. تورژ یکی از بااهمیت‌ترین مراکز بازرگانی منطقه بوده و به‌عنوان پل ارتباطی میان شرق و غرب اهمیت فراوانی داشته‌است. این شهر در زمان حکمرانان اشکانی‌تبار ارمنستان، پایتخت این منطقه بوده‌است.[۷][۸]

ولادیمیر مینورسکی در دانشنامهٔ اسلام بیان می‌کند، این داستان که شاه اشکانی‌تبار ارمنستان به‌خاطر انتقام کشته‌شدن اردوان (آخرین پادشاه اشکانی) به‌دستِ اردشیر بابکان (بنیان‌گذار سلسلهٔ ساسانی) تبریز را اشغال کرده و این شهر را پایتخت ارمنستان قرار داده، تنها براساس نوشته‌های واردان (تاریخ‌نگار ارمنی در سدهٔ چهاردهم میلادی) در منابع قدیمی به چنین چیزی اشاره نشده و این روایت ریشه‌ای عامیانه دارد.[۵]

پس از اسلام جایگاه تبریز در نقشهٔ استان آذربایجان در دورهٔ خلفای عباسی جایگاه تبریز در نقشهٔ استان آذربایجان در دورهٔ خلفای عباسی

احتمالاً تبریز در سدهٔ چهارم میلادی ویران شده بود و در زمان حملهٔ اعراب، قریه‌ای کوچک بیش نبوده‌است. در زمان فتح آذربایجان به‌دست مسلمانان در سال ۲۲ هجری توجه آن‌ها بیش‌تر متوجه شهر اردبیل بود و نامی از تبریز در فهرست شهرهایی که مرزبان پارسی از آن‌ها سربازگیری کرده بود، نیامده‌است.[۵]

پس از فتح آذربایجان، گروه‌هایی از اعراب در آذربایجان ساکن شدند. در زمان خلافت منصور عباسی (۱۵۸–۱۳۶) و در حدود سال ۱۳۷ هجری، مردی به نام «رَوّاد» از قبیلهٔ «اَزْد» از قبایل مشهور یمن در تبریز مسکن گزید و پسران او اقدام به ساخت نخستین دیوار شهر کردند.[۴] به‌گفتهٔ یاقوت حموی، تبریز قریه‌ای بود تا آن‌که روّادِ ازدی در زمان متوکل عباسی به آن درآمد. پس از رواد، پسرش «وجنا» با برادرانش در آن‌جا قصرها ساختند و گرد شهر دیوار کشیدند. سپس مردم به آن شهر درآمدند.[۹] مطهر بن طاهر مقدسی شهر را تحسین کرده و هم‌عصر او ابن حوقل (حدود ۳۶۷ هجری) تبریز را آبادتر از اغلب شهرهای کوچک آذربایجان می‌شمارد.[۱۰] در حالی که نویسندگانی مانند ابن خردادبه،[۱۱] احمدبن یحیی بلاذری[۱۲] و طبری، تبریز را در بین شهرهای کوچک آذربایجان نام برده‌اند.[۵]

 امامزاده چهارمنار (آرامگاه چند تن از امیران روادی، سلاطین سلجوقی و آق‌قویونلو) در بازار تبریز

تبریز از نیمهٔ نخست سدهٔ سوم هجری رو به گسترش نهاد و بر اهمیت آن در منطقهٔ آذربایجان افزوده شد. به‌طوری‌که متوکل عباسی پس از زمین‌لرزهٔ سخت و ویرانگر تبریز در سال ۲۴۴ هجری، بی‌درنگ فرمان بازسازی شهر را صادر نمود.[۴] این شهر که در دورهٔ فرمانروایی «ابومنصور وهسودان روادی» رو به گسترش و آبادانی نهاده بود، در اثر زمین‌لرزهٔ سال ۴۳۴ هجری مجدداً به‌شدت آسیب دید.[۴] هنگامی که ناصرخسرو که در ۴۳۸ هجری از این شهر دیدن کرده، مساحت تبریز را ۱۴۰۰ در ۱۴۰۰ گام بیان کرده که بر این اساس به نظر نمی‌رسد مساحت شهر متجاوز از یک کیلومتر مربع بوده باشد.[۱۰]

اعضای خاندان روادیان تا ۴۴۶ هجری با چند وقفه، حاکمان تبریز بوده‌اند. در این سال طغرل سلجوقی، وهسودان روادی را خراج‌گزار خود کرد و به‌گفتهٔ ابن اثیر، طغرل در سال ۴۵۰ هجری «مملان بن وهسودان» را به حکمرانی آذربایجان گماشت. الب ارسلان (جانشین طغرل) در ۴۶۳ حملان را از حکومت آذربایجان برکنار نمود و نزدیک به چهارصد سال فرمانروایی خاندان روادی را در این سرزمین پایان داد.[۴]

در نوشته‌های تاریخی از دوران سلجوقی، اشاره‌های زیادی به تبریز یافت نمی‌شود. در راحةالصدور آمده که طغرل جشن ازدواج خود را با دختر خلیفه در نزدیکی این شهر برپا ساخت.[۱۳] بعد از وفات سلطان محمود غزنوی (به سال ۵۲۵ هجری) بین داود پسر سلطان محمود و مسعود برادر وی تنشی جهت تصاحب تبریز پیش آمد که در این میان داود پیروز شد و تبریز را مقر حکومت خود ساخت. آن‌چنان‌که از شواهد تاریخی برمی‌آید از زمان قزل ارسلان (۵۸۷–۵۸۲ هجری) به بعد تبریز برای همیشه پایتخت آذربایجان گردید. در ابتدای سدهٔ هفتم هجری مغولان دو بار به تبریز حمله بردند؛ ولی با دریافت غرامت بازگشتند. در سال ۶۲۷ هجری مغول‌ها در نهایت بر تمام آذربایجان و به‌ویژه تبریز دست یافتند.[۱۰]

 سفینهٔ تبریز؛ از آثار برجستهٔ ادبی دورهٔ ایلخانان که در میان سال‌های ۷۲۱ تا ۷۲۳ هجری توسط ابوالمجد تبریزی در تبریز گردآوری و کتابت شده‌است. مینیاتور گنبد غازانیه (آرامگاه غازان خان و آرپاخان) در محلهٔ شنب غازان

در دوران ایلخانان تبریز به اوج شکوفایی خود رسید. اباقا خان دومین پادشاه از سلسله ایلخانان تبریز را پایتخت قلمرو این سلسله برگزید و حکمرانی خود را بر قلمرویی از نیل تا آسیای مرکزی در این شهر ادامه داد. در زمان حکمرانی غازان خان اصلاحات غازانی از این شهر شروع شد و بناهای متعددی از جمله بنای دو شهر اقماری و نمونه شنب غازان و ربع رشیدی در این دوران انجام شد. مارکو پولو جهانگرد ونیزی که در سال ۱۲۷۵ میلادی از این شهر عبور نمود دربارهٔ شکوفایی این شهر در آن دوران نوشته‌است:

... شهری بسیار بزرگ که با باغ‌های زیبا و دل‌انگیز محصور شده‌است. موقعیت قرار گرفتن این شهر بسیار عالی است به‌طوری‌که کالاها از همه نقاط به این شهر آورده می‌شوند. بازرگانان لاتین و به ویژه ژنوی‌ها به این شهر می‌روند تا کالاهایی که از سایر نقاط به این شهر آورده شده‌اند را خریداری نمایند.[۱۴]

 طرحی از شهر تبریز در قرن شانزدهم میلادی توسط ریاضی‌دان عثمانی نصوح مطراقچی

دوران شکوه تبریز در سلسله‌های تیموریان، قراقویونلوها و اوایل سلسلهٔ صفویه ادامه یافت.[۶] به سال ۱۵۰۰ میلادی (۹۰۶ هجری) شاه اسماعیل تبریز را به تصرف خود درآورد و نخستین پایتخت ایران جدید در دورهٔ صفویه را در این شهر بنیان‌گذارد. در این زمان حدود دوسوم جمعیت ۳۰۰–۲۰۰ هزار نفری تبریز سنی‌مذهب بودند و به‌زودی سیاست‌های سختی جهت تحمیل مذهب شیعه بر سنیان اعمال گردید. نزدیکی این شهر به مرز ایران و عثمانی موجب شد که تبریز در برابر تهدیدهای این حکومت آسیب‌پذیر شود؛ به‌طوری‌که چندین‌بار به تصرف عثمانیان درآمد تا این که شاه طهماسب صفوی در سال ۱۵۱۴ میلادی (۹۲۰ هجری) پایتخت را از تبریز به قزوین منتقل نمود.[۵]

تبریز بار دیگر در اواخر صفویان و در خلال جنگ‌های دوازده ساله بین ایران و عثمانی، تصرف شد و در اشغال تبریز بدست عثمانی‌ها در سال ۱۵۸۵، مردم این شهر توسط عثمانی‌ها مورد کشتار و غارت قرار گرفتند.[۱۵] در زلزله مهیبی در ۱۷۲۱ میلادی هشتاد هزار تن از ساکنان این شهر کشته شدند. در اشغال مجدد شهر توسط عثمانی‌ها ما بین سال‌های ۱۷۲۴–۱۷۲۵ میلادی حدود دویست هزار تن از مردم این شهر بدست قوای عثمانی کشته‌شدند.[۱۶] در سال ۱۷۸۰ زلزله مهیب دیگری دویست هزار نفر دیگر از مردمان این شهر را کشت.[۱۷] این بلایای متعدد باعث شدند تا در اواخر قرن هیجدهم میلادی تبریز با جمعیتی سی هزار نفری به شهر ارواح مبدل شود. در این سال‌ها هر قسمتی از شهر توسط خانواده‌ای اداره می‌شد.

 
سراسرنمایی از شهر تبریز در سال ۱۶۷۳ میلادی (ایران صفوی)، اثر ژان شاردن
 یکی از دروازه‌های تبریز قدیم (۱۸۴۱)

با آغاز دوران قاجار این شهر دوباره مورد توجه قرار گرفت. تبریز در دورهٔ قاجاریان به عنوان ولیعهد نشین این سلسله انتخاب شد.[۵] با آغاز جنگ‌های ایران و روسیه در این دوران، تبریز یکی از اهداف قوای روس به‌شمار می‌رفت. روس‌ها سرانجام در سال ۱۸۲۶ میلادی تبریز را به تصرف خود درآوردند. با امضای توافقنامه صلح بین ایران و روس این شهر دوباره به دست نیروهای ایرانی افتاد. در آرامش پس صلح عباس میرزا، ولیعهد وقت و والی آذربایجان، شروع به اصلاحات گسترده و مدرن‌سازی در شهر نمود. او نقشه جدیدی از شهر تهیه کرد و به بازسازی تبریز پرداخت. عباس میرزا سیستم پستی و سیستم مالیاتی نوینی را در این شهر بنیان نهاد و همچنین مدرن‌سازی نظامی ارتش ایران و صنایع مرتبط با آن در این شهر آغاز شدند.[۱۸]

معاصر

رونق مبادلات تجاری و فرهنگی تبریز و مرکزیت اقتصادی این شهر در طول سده‌ها، به پیشرفت و گسترش نهادهای مدنی و اجتماعی تبریز منجر شده‌است. توسعه این شهر به‌ویژه با ثبات نسبی در دوران قاجار با همجواری با روسیه و عثمانی و موقعیت سوق‌الجیشی این شهر در مسیر مبادلاتی ارتباطی شرق و غرب شدت یافت. از همین رو بسیاری از پیشرفت‌ها و مظاهر تمدن نوین در سطح کشور از تبریز آغاز شده‌است. در این دوران بسیاری از جنبش‌های فکری، تحولات اجتماعی، اقتصادی و فنی و بسیاری از نهادهای مدنی پیش از دیگر نقاط ایران، در این شهر شکل می‌گرفت.[۴] بسیاری از اولین‌های تاریخ ایران مانند اولین چاپخانه،[۱۹][۲۰] اولین سینمای عمومی،[۲۱] اولین کودکستان و اولین مدرسهٔ کر و لال‌های ایران، ادبیات نوین، نمایشنامه‌نویسی به زبان فارسی[۲۲] و زبان ترکی آذربایجانی[۲۳] و اولین خیابانی که در ایران دارای برق شد در تبریز بوده‌است. از این رو تبریز، به عنوان شهر اولین‌ها مشهور شده‌است.[۲۴]

 ستارخان و باقرخان در میان مشروطه‌طلبان تبریز.

نزدیکی این شهر به مسیر مبادلات با غرب باعث ارتباط و رشد و نمو جنبش‌های روشنفکر و آزادی‌خواه این شهر گردید. نقطه بارز این تأثر در نقش ویژه تبریز در جنبش مشروطه نمودار گشت. پس از سرکوب مشروطه توسط محمدعلی‌شاه قاجار تمام حرکت‌های مشروطه‌خواهانه در تهران خاموش شدند. در این زمان در تبریز و تنها در چند محلهٔ آن، هنوز کسانی چون ستارخان (سردار ملی)، باقرخان (سالار ملی)، و شیخ‌الاسلام بودند که از این دست‌آورد پاسداری کنند.[۲۵] مقاومت تبریز با واکنش نیروهای دولتی مواجه شد به‌طوری‌که شهر تبریز توسط نیروهای دولت برای مدت چندین ماه محاصره شد. سرانجام در آستانه بحرانی شدن قحطی در تبریز با مداخله قزاق‌های روس برای حفظ جان کنسول آن کشور محاصره تبریز شکسته شد و نیروهای آزادی‌خواه (قشون ملی) به طرف تهران حرکت کرد. آزادی خواهان از جنوب اصفهان و گیلان نیز مردم به پا خواستند. با هجوم آزادی‌خواهان و فتح تهران مشروطه‌خواهان و آزادی‌خواهان در قیامی که تبریز سرآغاز آن بود به پیروزی رسیدند.[۲۵]

این آزادی‌خواهی در تبریز بعد از پیروزی جنبش مشروطه و با اشغال این شهر توسط قوای روس بهای سنگینی را بر دوش مردمان این شهر نهاد. چهار ماه پس از پیروزی مشروطه خواهان در ایران در آذر ماه سال ۱۲۹۰ خورشیدی قوای روس با تهاجمی مجدد این شهر را آماج حملات خود قرار داده و اشغال نمودند. روس‌ها در روزهای پس از تسخیر تبریز به سرکوب آزادی‌خواهان و مردم عادی این شهر پرداختند و فجایع خونباری را علیه مردم این شهر رقم زدند. اشغال روس‌ها تا اواخر جنگ جهانی اول که شهر تبریز بین قوای دوطرف درگیر دست به دست شد ادامه یافت.[۲۶]

 پرچم جمهوری آزادیستان (۱۹۲۰) به رهبری محمد خیابانی و مرکزیت تبریز پرچم حکومت خودمختار آذربایجان (۱۹۴۶–۱۹۴۵) به رهبری سید جعفر پیشه‌وری و مرکزیت تبریز

پس از جنگ جهانی اول، با پیروزی انقلاب روسیه نیروهای این کشور در اسفند ۱۲۹۶ تبریز را تخلیه کردند و قدرت را به کمیته محلی حزب دموکرات ایران واگذار نمودند. در این هنگام با خلأ قدرت نظامی ناشی از تخلیه قوای روس، نیروهای امپراتوری عثمانی تبریز را به اشغال خود درآورده و سران دموکرات این شهر را از جمله شیخ محمد خیابانی تبعید نمودند. با اضمحلال امپراتوری عثمانی کنترل تبریز مجدداً به دست ایرانی‌ها افتاد. شیخ محمد خیابانی در بازگشت از تبعید، دولتی خودمختار به نام دولت آزادیستان را در این شهر بنا نمود که با سرکوب و کشتار سران این دولت توسط نیروهای دولت مرکزی ایران، کنترل شهر مجدداً به دست دولتیان افتاد. در سوم اسفند ۱۲۹۹ رضاخان با کودتایی در شهر تهران با همراهی سید ضیا قدرت سیاسی کشور ایران را در دست گرفت. در دوران پس از کودتا نارضایتی‌هایی در بسیاری از نقاط ایران به‌وجود آمد. از جمله این ناآرامی‌ها قیام سرگرد لاهوتی فرمانده ژاندارمری در تبریز بود که مورد حمایت دموکرات‌های تبریزی قرار گرفت. قیام لاهوتی دوام زیادی نیاورد و پس از یک هفته در مقابل نیروهای قزاق ایرانی شکست خوردند.[۲۷]: ۴۷–۵۱ 

در دوران زمامداری رضاشاه سیاست یک کشور، یک ملت در پیش گرفته شد. این سیاست بر یکسان‌سازی کلیه امور مردمی از جمله زبان کشور استوار بود. در این دوران سیاست‌های خشنی در اجبار به استفاده از زبان فارسی و فارسی‌سازی امور اتخاذ شد. چاپ و نشر به زبان‌های دیگر از جمله ترکی آذربایجانی به کل ممنوع شد. سیستم آموزش سنتی با سیستم آموزش نوین که زبان فارسی تنها زبان مجاز ایرانی در آن به‌شمار می‌رفت جایگزین شد. همچنین آذربایجان بر خلاف استان‌های مرکزی و استان‌های سواحل خزر که دولت وقت دست به صنعتی کردن این نواحی زده‌بود از مدرن‌سازی و در پی آن صنعتی‌سازی دوران رضاخان بهره چندانی نبرد. ایالت آذربایجان به مرکزیت تبریز که به‌طور سنتی دارای دولتمرد خود بود به دو استان آذربایجان شرقی به مرکزیت تبریز و استان آذربایجان غربی به مرکزیت رضاییه (با نام خود ساخته جدید) تقسیم شد و آذربایجان که زمانی دروازه ایران به مبالات با غرب بود به انبار غلات ایران تقلیل داده‌شد.[۲۷]: ۵۴–۶۱ 

 رژهٔ سربازان ارتش سرخ شوروی در خیابان‌های تبریز در جریان اشغال ایران در جنگ جهانی دوم؛ شهریور ۱۳۲۰

در جریان جنگ جهانی دوم و اشغال ایران بدست متفقین رضاخان از قدرت خلع شد و تبریز به اشغال قوای شوروی درآمد. پس از اتمام جنگ قوای شوروی از تخلیه این منطقه سر باز زدند و در سال ۱۳۲۴، فرقه دموکرات آذربایجان، به رهبری سید جعفر پیشه‌وری و با حمایت شوروی سعی در برپایی حکومتی خودمختار از دولت مرکزی ایران به مرکزیت تبریز کرد. با بیرون رفتن نیروهای شوروی و حمله نیروهای ارتش ایران نیروهای فرقه دموکرات شکست خورده و حکومت خودمختار آذربایجان درست یک سال پس از تأسیس فرو پاشید.[۲۸] سیاست دوران شوروی کمونیستی و استالین موسوم به دیوار آهنین و بسته‌شدن مرزهای شمالی ایران در این دوران، ضربهٔ بزرگی به رونق تجاری شهر به‌عنوان مرکز مبادلات منطقه با همسایگان شمالی ایران وارد نمود.[۶]

در ۲۹ بهمن ۱۳۵۶ خورشیدی، تظاهرات مردم تبریز به مناسبت چهلمین روز کشته‌شدگان ۱۹ دی ۱۳۵۶ تظاهرات قم به درگیری با پلیس و نیروهای امنیتی وقت کشید و معترضین پس از یک روز تظاهرات و درگیری بیش‌تر نقاط شهر را تسخیر نمودند.[۲۹] در سال‌های نخست بعد از انقلاب ایران در سال ۱۳۵۷، طرفداران حزب جمهوری خلق مسلمان ایران، به طرفداری از آیت الله شریعتمداری برخی ناآرامی‌ها را در این شهر پدیدآوردند. طرفداران این حزب با اختلاط دین و سیستم سیاسی مخالف بودند و همچنین خواهان احقاق حقوق اقلیت آذربایجانی بودند.[۳۰] در پی گسترش ناآرامی‌ها نیروهای نظامی مستقر در این شهر از جمله پایگاه نیروی هوایی تبریز به حمایت از معترضین پرداخت. آن‌ها برای نشان دادن قدرت خود شش فروند جنگده فانتوم را در ارتفاع پایین بر فراز تبریز به پرواز درآوردند.[۳۱][۳۲] در نهایت کنترل مراکز حساس شهر از جمله مرکز صدا و سیما تبریز و پایگاه دوم شکاری نیروی هوایی به دست معترضین آمد. با دخالت نیروهای پاسداران انقلاب اسلامی اعزامی از تهران و نیروهای چپ دانشگاه تبریز که در آن زمان از رژیم جدید در تهران حمایت می‌کردند درگیری‌ها در تبریز به خشونت کشید. سید محمدکاظم شریعتمداری که در قم زندگی می‌کرد در پیامی که از تلویزیون دولتی ایران پخش شد، مردم را به پرهیز از خشونت دعوت نمود و سرانجام اعتراضات تبریز آرام گرفت. با دستگیری و اعدام‌های گسترده، حصر خانگی و خلع لباس سید محمدکاظم شریعتمداری، و تعطیلی حزب خلق مسلمان این ناآرامی‌ها در۲۰ دی‌ماه ۱۳۵۸ خاتمه یافت.[۳۳]

 ساخت و ساز بناهای مدرن در بافت جدید شهر تبریز.

جنگ ایران و عراق این شهر را مانند سایر نقاط نیمه غربی ایران متأثر نمود. نیروهای داوطلب تبریز در سال‌های جنگ عراق با ایران نقش بارزی در دفاع از مرزهای کشور ایران داشتند و حضور نیروهای داوطلب تبریزی در آن دوران درخور توجه بود. بنابر آمار رسمی موجود، شمار کشته‌شدگان (شهیدان) این شهر در این جنگ بیش از ۴٬۲۰۰ تن بوده‌است.[۴] در جریان این جنگ، به هنگام جنگ شهرها، مناطق صنعتی و مسکونی این شهر بیش از ۴۰ بار مورد حمله هوایی نیروی هوایی ارتش عراق قرار گرفت.[۳۴] از جمله قربانیان بمباران هوایی تبریز، کشته‌شدن ۲۲ تن از دانشجویان دانشگاه تبریز به هنگام بمباران ساختمان‌های این دانشگاه می‌باشند.[۳۵]

در دوران پس از جنگ، توسعهٔ این شهر با سرعت ادامه یافت. با این حال، توسعهٔ غیرمتوازن تبریز در سال‌های بعد از انقلاب اسلامی و بعد از جنگ بدون توجه به برنامه توسعهٔ کلان‌شهری انجام پذیرفته‌است. این توسعهٔ افسار گسیخته باعث ایجاد و گسترش نارسایی‌های مبرم در خدمات شهری و آسیب‌های زیست‌محیطی در تبریز و اطراف آن شده‌است.[۳۶] در سال‌های اخیر طرح توسعه جدیدی برای این شهر ترسیم شده که هدف آن متوازن نمودن توسعه شهری تبریز می‌باشد.[۳۷][۳۸]

Eric H. Cline (4 December 2012). From Eden to Exile: Unraveling Mysteries of the Bible. National Geographic Society. ISBN 978-1-4262-1224-6. "Introduction to Tabriz city". Tabriz University. Archived from the original on 17 May 2013. Retrieved 2013-02-11. http://whc.unesco.org/uploads/nominations/1346.pdf ICHHTO, Executive summary, Tabriz historical Bazaar complex, 2009, Page 228. ↑ ۴٫۰ ۴٫۱ ۴٫۲ ۴٫۳ ۴٫۴ ۴٫۵ ۴٫۶ تبریز، دانشنامه جهان اسلام، جلد ۶، ت، زیرنظر: غلامعلی حداد عادل، تهران: بنیاد دائرةالمعارف اسلامی، ۱۳۸۰، سرواژه تبریز، ص۳۸۱. ↑ ۵٫۰ ۵٫۱ ۵٫۲ ۵٫۳ ۵٫۴ ۵٫۵ Tabrīz, Encyclopaedia of Islam ↑ ۶٫۰ ۶٫۱ ۶٫۲ William Bayne Fisher, J. A. Boyle (1968), p. 14 Tabrīz, Microsoft Encarta Ramirez-faria, Carlos, p. 704 خطای یادکرد: خطای یادکرد:برچسب <ref>‎ غیرمجاز؛ متنی برای یادکردهای با نام yaq وارد نشده‌است. (صفحهٔ راهنما را مطالعه کنید.). ↑ ۱۰٫۰ ۱۰٫۱ ۱۰٫۲ خطای یادکرد: خطای یادکرد:برچسب <ref>‎ غیرمجاز؛ متنی برای یادکردهای با نام DehKhoda وارد نشده‌است. (صفحهٔ راهنما را مطالعه کنید.). ابن خردادبه، (به [المسالک والممالک] Error: {{Lang-xx}}: متن دارای نشانه‌گذاری ایتالیک است (راهنما))، ۱۱۹–۱۲۰ و ۲۱۳. Al-Balâdhuri, The origins of the Islamic state vol 2 27 ابن راوندی، راحةالصدور، ۱۱۱. Marco Polo (1854) The travels of Marco Polo: the Venetian. G. Bell & sons. 1854. p. 44. TÂRÎH-İ OSMAN PAŞA, Özdemiroğlu Osman Paşanın Kafkasya Fetihleri (H. 986- 988/ M.1578/1580) Ve Tebrizin Fethi (H.993/M.1585), Yunus Zeyrek, T.C. KÜLTÜR BAKANLIGI. 2001, s.81-82 (65a). Tadeusz Jan Krusiński, Du Cerceau (Jean-Antoine, père), The history of the revolution of Persia, Volume 1, Edition of Father du Cerceau, London 1728 Hall, David (1999-12-14). "Worlds Worst Natural Disasters". Across.co.nz. Retrieved 2012-04-02. Vartan Gregorian (30 June 2008). The Road to Home: My Life and Times. Simon and Schuster. ISBN 978-1-4391-2911-1. یحیی آرین پور، ۱۳۷۴ Printing of the Qurʾān, Encyclopaedia of the Qurʾān یحیی ذکا (۱۳۷۶)، ص. ۱۱۱ Martin (1995), p.734 صانعی دره‌بیدی، محسن (۱۳۸۱) صمد سرداری‌نیا (۱۳۸۱)، تبریز شهر اولین‌ها، تبریز: کانون فرهنگ و هنر آذربایجان ↑ ۲۵٫۰ ۲۵٫۱ Abrahamian (1982), p.97-98 Hasan Javadi; Edward Granville Browne (2008). Letters from Tabriz: The Russian Suppression of the Iranian Constitutional Movement. Mage Publishers. ISBN 978-1-933823-25-6. ↑ ۲۷٫۰ ۲۷٫۱ Touraj Atabaki (4 November 2000). Azerbaijan: Ethnicity and the Struggle for Power in Iran. I.B.Tauris. ISBN 978-1-86064-554-9. Page 412-3 Abrahamian (1982), p. 596 John D Stempel (1 August 2009). Inside the Iranian Revolution. Clark Group. ISBN 978-0-9825057-2-4. https://news.google.com/newspapers?nid=1310&dat=19791209&id=vgYzAAAAIBAJ&sjid=EuIDAAAAIBAJ&pg=6852,2643906&hl=en «نسخه آرشیو شده». بایگانی‌شده از اصلی در ۲۴ سپتامبر ۲۰۱۵. دریافت‌شده در ۵ مه ۲۰۱۵. Maziar Behrooz (4 November 2000). Rebels With A Cause: The Failure of the Left in Iran. I.B.Tauris. ISBN 978-1-86064-630-0. R. Bergquist, The role of airpower in the Iran-Iraq War, Air University Press, Washington DC, 1988. p. 46. & 57. http://www.ghatreh.com/news/nn24376884/مراسم-بزرگداشت-شهدای-بمباران-دانشگاه-تبریز-برگزار-شود «نسخه آرشیو شده» (PDF). بایگانی‌شده از اصلی (PDF) در ۱۳ نوامبر ۲۰۱۴. دریافت‌شده در ۱۴ ژوئیه ۲۰۱۵. http://www.shahrsazionline.com/wp-content/uploads/2015/01/طرح-تفصیلی-شهر-تبریزwww.shahrsazionline.com_.pdf «نسخه آرشیو شده». بایگانی‌شده از اصلی در ۲۱ اکتبر ۲۰۱۷. دریافت‌شده در ۱۴ ژوئیه ۲۰۱۵.
ﻂﺳﻮﺗ ﺎﻫ ﺲﮑﻋ:
Meysem - CC BY-SA 3.0
Statistics: Position
2377
Statistics: Rank
52071

افزودن دیدگاه جدید

CAPTCHA
ﺖﯿﻨﻣﺍ
6259734185997 :ﺪﯿﻧﺰﺑ ﻪﺑﺮﺿ/ﮏﯿﻠﮐ ﻪﻟﺎﺒﻧﺩ ﻦﯾﺍ ﯼﻭﺭ
Esta pregunta es para comprobar si usted es un visitante humano y prevenir envíos de spam automatizado.

Google street view

ﺪﯿﺑﺍﻮﺨﺑ ﮏﯾﺩﺰﻧ ﺪﯿﻧﺍﻮﺗ ﯽﻣ ﺎﺠﮐ تبریز ?

Booking.com
492.899 ﻞﮐ ﺭﺩ ﺪﯾﺩﺯﺎﺑ, 9.215 ﻪﻗﻼﻋ ﺩﺭﻮﻣ ﻁﺎﻘﻧ, 405 مقصدها, 39 ﺯﻭﺮﻣﺍ ﯼﺎﻫﺪﯾﺩﺯﺎﺑ.