باشقیرستان
ﺯﺍ ﻪﻨﯿﻣﺯ باشقیرستان
جمهوری باشقیرستان (گاه باشکورتستان ) (به باشقیری: Башҡортоста́н Респу́бликаһы) (به روسی: Респу́блика Башкортоста́н) یکی از واحدهای تشکیلدهنده فدراسیون روسیه است. این سرزمین در آسیای میانه، میان رود ولگا و رشتهکوه اورال قرار دارد.
باشقیرستان ۱۴۳٬۶۰۰ کیلومتر مساحت داشته و پایتخت آن اوفا نام دارد. زبانهای رسمی آن زبان باشقیری (از گروه زبان ترکی) و روسی هستند. بیشتر مردم باشقیرستان را باشقیرها تشکیل میدهند.
جمعیت باشقیرستان بر اساس آخرین سرشماری، ۴،۰۵۱،۳۳۳ نفر است که ۱،۱۲۰،۵۴۷ نفر از این جمعیت در پایتخت این جمهوری؛ شهر اوفا زندگی میکنند. بر اساس آمار سال ۲۰۱۳ میلادی، درصد اقوام ساکن در این جمهوری به این ترتیب بودهاست: ۳۱/۶ درصد روس، ۲۹/۵ درصد باشقیر، ۲۵/۴ درصد تاتار، ۲/۷ درصد چوواش، ۱ درصد اوکرایینی و ۲/۷ درصد دیگر اقوام.
ﺩﺭﻮﻣ ﺭﺩ ﺮﺘﺸﯿﺑ باشقیرستان
- ﺖﯿﻌﻤﺟ 4016481
- ﻩﺯﻮﺣ 143600
اوفا پایتخت باشقیرستان در دامنههای غربی اورال قرار میگیرد. در این شهر قدیمی که بسال ۱۵۷۵ تأسیس یافتهاست تقریباً یک چهارم از جمعیت کشور زندگی میکنند. باشقیرستان در شرق با تاتارستان و در شمال شرقی با اودمورت همسایه است. بقیه خاکهای جمهوری نیز توسط روسیه احاطه شدهاست. باشقیرستان که اولین جمهوری خودمختار در فدراسیون روسیه است خودمختاری خود را در ۲۳ مارس سال ۱۹۱۹ بدست آورد. این مردمان امروز به صورت بخشی از این فدراسیون و آن هم در اقلیت زندگی میکنند.
شوروی پیشین از طرفی سعی داشت تا جمهوریهای ایدیل – اورال بین مردمشان تقسیم کرده و از طرف دیگر نیز آنها را از اتحاد ترکها دور نماید. در این راستا اتحاد جماهیر شوروی سابق بسال ۱۹۲۵ با به وجود آوردن استان اورنبورگ که هدف ازآن جدا ساختن جمهوریهای ایدیل – اورال و ترکستان از یکدیگربود، هم از اعلان استقلال جمهوریهای «ایدیل – اورال» جلوگیری نمود و هم باعث تجرید و جدایی این جمهوریها از دنیای ترک شد.
باشقیرها نیز مانند تاتارها، استعمار زراعی و صنعتی را رد نمودند. ملیگرایی باشقیرها که در سالهای ۱۹۳۰ اوج گرفت، با مرگ صدها هزار انسان متوقف گردیده و جمعیت آنها با ۱۶/۶ درصد کاهش به ۱۴۱هزارتن رسید. در نتیجه این وقایع، جمعیت باشقیرها تنها در سال ۱۹۶۹ توانست به میزان سال۱۹۲۶ برسد.
زبان باشقیرها از گروه زبان ترکی " ولگا – اورال" و از خانواده آلتای است. این زبان در عین حال در گروه قبچاق قرار داشته و به زیرگروه "قبچاق بلغار" تعلق دارد. زبان باشقیر از نظر واژگانی نسبتاً غنی است. این زبان دارای ۲ لهجه که یکی در شمال شرقی و غربی و دیگری در جنوب غربی و مرکز مورد استفادهاست، است.
باشقیرها تا قرن نوزدهم با زبان ترکی تکلم مینمودند. در اواخر همین سده آنها زبان تاتاری را قبول نموده بین سالهای ۱۹۲۳ الی ۱۹۳۰ از الفبای فارسی-عربی و بین سالهای ۱۹۳۰ الی ۱۹۳۹ نیز از الفبای لاتین استفاده میکردند. در سال ۱۹۴۰ نیز همانند دیگر جمهوریهای آسیای میانه الفبای سیریلیک جای الفبای لاتین را گرفت. با سقوط قازان و با وجود سیاستهای روسی کردن و مسیحی نمودن حکومت وقت شوروی، بخشی از مسلمانان حتی به بهای محرومیت از امتیازات روسها، تغییر دین را قبول نکرده و اعتقاد به اسلام را ادامه دادند. بخشی از این مردم که دین خود را تغییر داده بودند نیز در قرن نوزدهم دوباره به اسلام گرویدند. در سال ۱۷۸۸ کاترین دوم در منطقه ایدیل- اورال مجلس اسلامی اورِنبِرگ را تأسیس نمود ومجلس بعدها به «اوفا» منتقل شد.
موجودیت باشقیرها درمناطق ایدیل و ولگا در قرن دهم، بر اساس آثار نویسندگان ایرانی ثابت شدهاست. براساس نوشتههای استخری مردمی به نام باشقیر در یک منطقه کوهستانی که به مسافت ۲۰ روز از محل اسکان بلغارها فاصله داشت، میزیستند.
...ادامه مطلباوفا پایتخت باشقیرستان در دامنههای غربی اورال قرار میگیرد. در این شهر قدیمی که بسال ۱۵۷۵ تأسیس یافتهاست تقریباً یک چهارم از جمعیت کشور زندگی میکنند. باشقیرستان در شرق با تاتارستان و در شمال شرقی با اودمورت همسایه است. بقیه خاکهای جمهوری نیز توسط روسیه احاطه شدهاست. باشقیرستان که اولین جمهوری خودمختار در فدراسیون روسیه است خودمختاری خود را در ۲۳ مارس سال ۱۹۱۹ بدست آورد. این مردمان امروز به صورت بخشی از این فدراسیون و آن هم در اقلیت زندگی میکنند.
شوروی پیشین از طرفی سعی داشت تا جمهوریهای ایدیل – اورال بین مردمشان تقسیم کرده و از طرف دیگر نیز آنها را از اتحاد ترکها دور نماید. در این راستا اتحاد جماهیر شوروی سابق بسال ۱۹۲۵ با به وجود آوردن استان اورنبورگ که هدف ازآن جدا ساختن جمهوریهای ایدیل – اورال و ترکستان از یکدیگربود، هم از اعلان استقلال جمهوریهای «ایدیل – اورال» جلوگیری نمود و هم باعث تجرید و جدایی این جمهوریها از دنیای ترک شد.
باشقیرها نیز مانند تاتارها، استعمار زراعی و صنعتی را رد نمودند. ملیگرایی باشقیرها که در سالهای ۱۹۳۰ اوج گرفت، با مرگ صدها هزار انسان متوقف گردیده و جمعیت آنها با ۱۶/۶ درصد کاهش به ۱۴۱هزارتن رسید. در نتیجه این وقایع، جمعیت باشقیرها تنها در سال ۱۹۶۹ توانست به میزان سال۱۹۲۶ برسد.
زبان باشقیرها از گروه زبان ترکی " ولگا – اورال" و از خانواده آلتای است. این زبان در عین حال در گروه قبچاق قرار داشته و به زیرگروه "قبچاق بلغار" تعلق دارد. زبان باشقیر از نظر واژگانی نسبتاً غنی است. این زبان دارای ۲ لهجه که یکی در شمال شرقی و غربی و دیگری در جنوب غربی و مرکز مورد استفادهاست، است.
باشقیرها تا قرن نوزدهم با زبان ترکی تکلم مینمودند. در اواخر همین سده آنها زبان تاتاری را قبول نموده بین سالهای ۱۹۲۳ الی ۱۹۳۰ از الفبای فارسی-عربی و بین سالهای ۱۹۳۰ الی ۱۹۳۹ نیز از الفبای لاتین استفاده میکردند. در سال ۱۹۴۰ نیز همانند دیگر جمهوریهای آسیای میانه الفبای سیریلیک جای الفبای لاتین را گرفت. با سقوط قازان و با وجود سیاستهای روسی کردن و مسیحی نمودن حکومت وقت شوروی، بخشی از مسلمانان حتی به بهای محرومیت از امتیازات روسها، تغییر دین را قبول نکرده و اعتقاد به اسلام را ادامه دادند. بخشی از این مردم که دین خود را تغییر داده بودند نیز در قرن نوزدهم دوباره به اسلام گرویدند. در سال ۱۷۸۸ کاترین دوم در منطقه ایدیل- اورال مجلس اسلامی اورِنبِرگ را تأسیس نمود ومجلس بعدها به «اوفا» منتقل شد.
موجودیت باشقیرها درمناطق ایدیل و ولگا در قرن دهم، بر اساس آثار نویسندگان ایرانی ثابت شدهاست. براساس نوشتههای استخری مردمی به نام باشقیر در یک منطقه کوهستانی که به مسافت ۲۰ روز از محل اسکان بلغارها فاصله داشت، میزیستند.
در این دوران باشقیرها به دامداری، شکار و زنبورداری پرداخته و در کار ساخت سلاح از فلزات تبحر یافتند. براساس این دیدگاه باشقیرها مردمان کوههای اورال بودند. آنها از فین-اوگری بودند که تحت تأثیر فرهنگ آلتایی قرار گرفته و از قرن نهم از محل بلغارهای ولگا کوچ کرده واسلام را پذیرفتند. زمانی در خصوص باشقیرها این عقیده حاکم بود: " همانطوریکه سیاست و راهبرد کمونیستی، ترکستان را به ۴ قسمت قومی ترک زبان جدا نموده بود، باشقیرها که با تاتارها قوم واحدی تشکیل میدادند را نیز جداگانه بررسی میکرد. باشقیرها که کمتراز تاتارها پراکنده شده بودند بیشتر در جنوب کوههای اورال تجمع یافته بودند.
خاکهای باشقیر در اوایل سده سیزدهم تحت حاکمیت مغولان اردوی زرین یا بعبارت دیگر «چای بان» پسر «جوجی» قرارگرفت. باشقیرها که به ارتش مغول پیوسته بودند، باسقوط اردوی زرین بسال ۱۵۰۲ بین خان نشینیهای مختلف تقسیم گردیدند. بخشی که در شمال بودند به خاننشین «قازان»، بخشی که در شمال شرقی بودند به سیبری و بخشی که در جنوب قرار داشتند به ارتش نوقای پیوستند. در سال۱۵۵۲ ایوان مخوف، خاننشین قازان را تحت استیلای خود در آورد. او در «اوفا» یک پایگاه نظامی تأسیس نموده و شهرهایی مانند سامارا و اورنبورگ را تسخیر نمود.
سال بعد نیز خاننشین آستراخان تحت استیلا قرار گرفت و در سال ۱۶۶۰ نیز توسعهطلبی روسها با سقوط خاننشینی سیبری ادامه یافت. در سال ۱۷۱۳ روسها حامی قزاقها شناخته میشدند و در سال ۱۷۸۳ کریمه را تصرف کردند. روسها بین سالهای ۱۸۲۲ الی ۱۸۲۴ خاننشین قزاق را از میان برداشته و تمامی ترکستان را تحت کنترل خود گرفتند.
با سقوط خاننشین قزاق و توسعه خاکهای روسیه، باشقیرها نیز به همراه دیگر اقوام منطقه سر به قیام برداشتند. اولین قیام میان سدههای ۱۷ و ۱۸ بیش از۶ سال طول کشید. دومین قیام که بیش از ۵ سال به درازا انجامید از طرف ریشسفیدان هدایت شد. سومین انقلاب در سال ۱۷۵۵ تحت رهبری باترچی صورت گرفت. آخرین خیزش نیز بسال ۱۷۷۴ و با رهبری پوگاچِفانجام گرفت. در این میان با تحت استیلا قرار گرفتن مناطق باشقیرنشین، شمار جمعیت آنان نیز کاهش یافت. با انقلاب صنایع فلزی در سده هجدهم روستائیانی که زمین نداشتند به صورت کارکنان کارخانه در آمدند. در این میان مردم منطقه ایدیل-اورال و ثروت طبیعی آنها نیز به استثمار روسها در آمد.
در سال۱۹۱۷ ملیگرایی باشقیرها دوباره شعلهور شد. باشقیرها مانند تاتارها مناطق ترک مسلماننشین را یکی کرده و تلاش برای تشکیل جمهوری مسلماننشین ایدیل-اورال را آغاز کردند. پس از نشستهای کنگره قازان و مجلس عمومی مسلمانان روسیه در اوت سال ۱۹۱۷ و برغم اوضاع مبهم منتج از انقلاب روسیه، درژانویه ۱۹۱۸ دولت حاکم «ایدیل – اورال» تأسیس شد. در۲۳ مارس ۱۹۱۹، رهبران باشقیر که مجبور به دیدار با دولتمردان شوروی سابق شدند، همانند تاتارها، جمهوری خودمختار باشقیرستان را تأسیس نمودند.